سوگند یاد کردیم به پاکی عشق به زلالی اشک و به قداست دل که اشکی بزداییم و خالق لبخند بر لبان رنگ پریده باشیم و مرهمی بر تن خسته و رنجور باشیم پس ؛
خدایا یاریمان کن تا به مدد تو یاریگر دردمندانی باشیم که به بهای دردشان طبابت آموختیم.
چو بیمار از شفا سرمست گردد طبیب از فرط شادی مست گردد
خدا شافی و این خود افتخار است که دستی با خدا همدست گردد
زاد روز حکیم ابو علی سینا و روز پزشک بر همه پزشکان گرامی باد.
خدایا ماه رمضان دیگری در پیش است ومن دست خالی تر از همیشه با پشتی سنگین از بار گناه ودلی پر از امید به عفو و بخشش تو پیش رویت ایستاده ام و از تو تو را می خواهم و می خواهم که این ماه رمضان متفاوت تر از همیشه باشد و من بیش از پیش به تو نزدیک شوم و طعم تسنیم بندگی و عشقت را در این ماه به من بچشانی ومرا جزئ آن بندگانت قرار دهی که چون او را ندا کنی تو را اجابت می کند و چون به او متوجه می شوی از تجلی جلال و عظمتت مدهوش می گردد پس تو با او در باطن راز می گویی.
خدایا تنها تو از دلم با خبری و می دانی که امروز بیش از هر وقت دیگر خسته و تنها و دلشکسته ام و بیش از هر وقت دیگر به تو محتاجم که جز تو کسی را ندارم.
چند روزه که حال عجیبی دارم.فکر کنم دچار depressionشدم. گاهی هم دچارpalpitationمی شم طوری که میخواستم ایندرال بخورم.بعضی چیزها هم حالمو بدتر میکنه مثل اون خط تیره که نمیدونم معنیش چیه؟بغضی در گلوم نشسته طوری که فکر کردم sore throatدارم!کاش این بغض میشکست واین اشکها جاری میشد.فکر کنم بهتره دچار amnesiaبشم تا کمی حالم بهتر بشه.
روزی باخودم فکر میکردم که خدا عاشق است یا معشوق؟با این محبتی که خدا به انسان دارد و بسیار خود را در قبال کم او میدهد آیا او عاشق ماست یا ما باید عاشق او باشیم؟وفهمیدم که خدا معشوقی است که محبت عاشقش را پاسخ می دهد حتی چند برابر و معشوقی است که انسان هیچ ترسی از ابراز عشقش به او ندارد و معشوقی است شایسته پرستیدن وعبادت. ومن آن روز برای اولین بار عشق به او را در وجود خودم یافتم عشقی که بود و من تا به آن روز آن را درک نکرده بودم و چه عشق شیرینی!واز خدا میخواهم این عشق را در وجودم ابدی کند که بی او من فقیرم بی رفیقم تنهایم .