بانوی اردیبهشت

حرفهای دل

بانوی اردیبهشت

حرفهای دل

نسیم صبح

باتو گویم  ای دوست ای اشنایی که مرا نمیشناسی تو که مرا دریا خطاب کردی و خودت نیز دریا شدی دریایی خروشان که دل مرا نیز طوفانی کرد و مهراب آن را جاری‌ ؛دل من به قوت کلام خدا ودعایت آرام گرفت و در گلشن پر رمز و راز کلامت چون طفلی هاج و واج به اطراف نگریست اما دیگر نگریست و دل به امید تنهاترین امید هستی بست تا که او آنچه صلاح است را رقم زند و تو ای از احساس برین که پای در گریز گذاشته ای شاید از آن رو که میپنداری من بیدلم یا هزار دل دارم ؛من تنها دل ساده ای دارم بی تکلف و بی ریا که جز خوبی دوستان در آن نمیگنجد .چشم در چشمت میدوزم و دعایت میکنم تا از دو دلی رهایی یابی و خداب مهربان آن یار همه یاران تو را در آخر الزمان جزو یاران وانصار و مسارعین در قضائ حوائج و ممتثلین اوامر آن موعود مهربان قرار دهد و به همه ما آن طلعت رشید و لبخند زیبا را بنمایاند که این وعده ای قریب است؛که انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا. 

پی نوشت :این یادداشت را بعد از هشت سال مجدد منتشر میکنم.یادآوری خاطرات مجازی گذشته....

نظرات 4 + ارسال نظر
linkbox 20 تیر 1389 ساعت 18:48 http://www.linkdooni1.gigfa.com


سلام دوست عزیز وبلاگ زیبایی داری . برای افزایش بازدید وب خود لینک باکس منو تو وبت بزار بعد لینکتو ثبت کن. مطمعا باش تا فردا بازدیدت زیاد میشه. اگر نشد باکس رو بردار . ولی امتحانش ضرری نداره . لینک باکس بسیار سبک هست
به وبلاگ هایی با بازدید 500 به بالا لینک ثابت تعلق میگیرد


--------------------------------------------------------------------------
آموزش --> http://img18.img98.com/out.php/i99504_1.png
---------------------------------------------------------------------------


کد لینک باکس:

<center><script language="javascript" type="text/javascript" src="http://midway.persiangig.com/source.js"></script ></center>


VPN هم داریم yahoo id : mohammad.1361

[ بدون نام ] 21 تیر 1389 ساعت 09:15

نمیدونم ترکیب ادبی بین دو واژه نگریست اما دیگر نگریست اتفاقی درج شد و یا از روی ذوق هنری سرکار ...
اما واقعا محشری ...
خیلی زیبا قلم زدی ..منتظر نوشته های بعدیتان هستم

نه اتفاقی نبوده به هر حال نوشته های شما هم بی تاثیر نبوده.ممنونم هنوز به زیبایی نوشته های شما نمیرسد.

دریا 21 تیر 1389 ساعت 16:38 http://www.daryaa.blogsky.com

سلام
....................................
رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت
راهی بجز گریز برایم نمانده بود
این عشق آتشین پر از درد بی امید
در وادی گناه و جنونم کشانده بود...
....................................
اگه دوست داشتی بیا ادامشو توی وبم بخون.
شاد باشی

دریا 23 تیر 1389 ساعت 15:23 http://www.daryaa.blogsky.com

[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

ای حضور تو همیشه یه بهونه واسه موندن

_______________واسه مقدم حضورت لحظه لحظه جون سپردم

[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

از لطفت وحضورت ممنونم دریا جون.موفق باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد