روزی باخودم فکر میکردم که خدا عاشق است یا معشوق؟با این محبتی که خدا به انسان دارد و بسیار خود را در قبال کم او میدهد آیا او عاشق ماست یا ما باید عاشق او باشیم؟وفهمیدم که خدا معشوقی است که محبت عاشقش را پاسخ می دهد حتی چند برابر و معشوقی است که انسان هیچ ترسی از ابراز عشقش به او ندارد و معشوقی است شایسته پرستیدن وعبادت. ومن آن روز برای اولین بار عشق به او را در وجود خودم یافتم عشقی که بود و من تا به آن روز آن را درک نکرده بودم و چه عشق شیرینی!واز خدا میخواهم این عشق را در وجودم ابدی کند که بی او من فقیرم بی رفیقم تنهایم .
خدایا تو را دوست دارم
میخواهم تورا بیشتر و بیشتر دوست بدارم
بیشتر از هرچیزی درین دنیا
میخواهم تو را تا سر حد شوریدگی ومستی دوست داشته باشم و شاید هم بیشتر
عشق و ایمانی ناب -در خور درگاه نیلوفرینت-به من عطا کن
و چنان متبرکم گردان که توهمات سحر آمیز این دنیا
نتواند مرا به گمراهی بکشاند
چنان متبرکم کن
که وسیله تو در راه کمک و التیام بخشیدن
در این دنیای پر درد و رنج باشم
از کتاب برای آن به سوی تو می آیم
جی.پی سوانگ