هیچ کس آیا توانسته است غم فاطمه (س)را در سوگ پدر به تصویر بکشد جز ناله های بیت الاحزان فاطمه؟ در اندوه جگر سوز علی در مواجهه با فاطمه میان در و دیوار و گاه شستن صورت نیلی و بازوی کبود فاطمه هیچ هنرمند عارفی توانسته است مرثیه بسراید آنچنانکه از عمق رنج آدمی در چروک های پیشانی علی خبر دهد و وسعت غمهای خلقت را در پهنای اشک علی بشناسد و بشناساند جز اشک پنهانی علی؟
سوز اشکهای فاطمه هنوز پای عارفان را در بیت الاحزان او سست می کند و کمر ابرار را می شکند و آتش به جان اولیاالله می اندازد.
معاذالله که رشحه هیچ قلمی بتواند با اشک سوزناک علی به هنگام شستن پیکر فاطمه برابری کند.کجاست اسماء؟ از او بپرسید فرشتگانی که در اشکهای آن هنگام علی به تبرک غسل میکردند بال و پرشان نسوخت؟
آنچه بر پیشانی تاریخ تشیع چروکهایی اینچنین عمیق آفریده دردهایی از این دست است.دردهایی که گفتنی نیست ؛بیان کردنی نیست ؛تصویر و تصور کردنی نیست.
انگار که تاریخ را در سرزمین شیعه با خون رقم میزنند با مظلومیت خون.
قسمتی از مقدمه کتاب کشتی پهلو گرفته(سید مهدی شجاعی)
سلام عزیز .
ایام فاطمیه را تسلیت می گویم . چقدر دوست دارم این کتاب شجاعی را . ممنون از تو .
سلام سهبا جون.ممنون.من هم همین طور.
ممنونم به خاطر حرفاتون که مثل همیشه آرامش بخش بود.
سلام:
ضمن تسلیت ایام فاطمیه،خدمت رسیدم تا اعلام کنم قراری که دوست عزیزمان"تنفس"برای دیدار از جانبازان با شما گذاشته بودند،از روز جمعه به روز دوشنبه 5 اردیبهشت،ساعت10 تا 12،موکول شده،و چون ایشان دسترسی به اینترنت ندارند،مطلع کردن دوستان را به من محول کرده اند،خواهشمندم به دوستان دیگر هم اطلاع دهید.
آدرس:تهران،خیابان مقدس اردبیلی،خیابان ثاراله،آسایشگاه ثارالله.متشکرم.محمد.
سلام .خیلی ممنون از اینکه خبر دادید.ولی حیف که من نمی تونم همراهتون باشم.
سلام ، کشتی پهلوگرفته اولین کتابی بود که از اول تا آخرش را بی وقفه خواندم ...
هر چند گردش به چپ آقای شجاعی در حوادث انتخابات ، حلاوت اخلاص نویسنده را برای مدتی زهر کرد ولیکن بعد روشن شدن قضایا و بازگشت مجدد ایشان ، باز هم کشتی نجات در ساحل ولایت پهلو گرفت ! به رزوم و خواهشمندم نظرتان را در مورد پست جدید بازگو نمایید ، راستی شما از کدام شهر هستید که این قدر گل و بوته در وبلاگتان به چشم میخورد؟!
سلام .بله کتاب کم نظیری است. ایشان و پسرشان کتابهای از این دست زیاد دارند.در ضمن اقای شجاعی یک رمان هم نوشته اند به نام طوفان دیگری در راه است که توصیه میکنم اگر نخواندید حتما بخوانید.
یعنی معلوم نیست ازکدوم شهرم؟
با تو خواهم ماند و خواهم زیست که برای ماندن، ندارم از تو زیباتر بهانه ای...
ممنون از حضورت عزیز.لطف کردی.
دردهایی که گفتنی نیست دردهایی که بیان کردنی نیست ،دردهایی که علی را به درد دل با چاه می کشاند ...
سلام عزیزم . منهم دلتنگتان بودم ،به علت کابل برگردان منطقه امان دسترسی به نت نداشتم ، باور میکنی منهم به اینجا عادت کردم و از حضورت چقدر دلگرم و خوشحال می شوم.ایام را تسلیت می گویم .
سلام چقدر دل به دل راه داره!خوشحال شدم از حضورتون.ممنون از لطفتون.من هم به شما تسلیت میگم.
سلام . خوب هستید تسنیم خانوم ایام فاطمیه رو تسلیت عرض مینمایم
راستی وبتون خیلی شلوغه به زور میتونیم نظر بزاریم
سلام ممنونم.بر شما هم تسلیت.
چرا من نمیبینم؟
کجاش شلوغه؟
سلام خانم دکتر عزیز
وای مادرم .....
سلام
ممنون از لطفتون
سلام تولدت مبارک
امیدوارم سال خوبی در پیش داشته باشی
ممنون که کامنت گذاشتی ...می خونم ..اما فعلا تصمیم دارم سکوت کنم...
همدردیم.گاهی فکر میکنم یه امتحان لعنتی چطور می تونه آدمو بهم بریزه؟
خدا کنه امسال بهترینی که صلاحته قبول بشی.
برای منم دعا کن ...بد جوری قاطی کردم.
سلام ممنونم از لطفتون.
امیدوارم...
خواهش میکنم.ایشالا که شما هم موفق باشی.چشم حتما اگر قابل باشم دعات میکنم خانم دکتر عزیز.راستی شما هم امتحان شرکت کردید؟