-
تولد
24 اردیبهشت 1397 12:03
تولدت مبارک بانوی اردیبهشت. ...
-
نسیم صبح
21 اردیبهشت 1397 14:00
باتو گویم ای دوست ای اشنایی که مرا نمیشناسی تو که مرا دریا خطاب کردی و خودت نیز دریا شدی دریایی خروشان که دل مرا نیز طوفانی کرد و مهراب آن را جاری ؛دل من به قوت کلام خدا ودعایت آرام گرفت و در گلشن پر رمز و راز کلامت چون طفلی هاج و واج به اطراف نگریست اما دیگر نگریست و دل به امید تنهاترین امید هستی بست تا که او آنچه...
-
باید بنویسم
19 اردیبهشت 1397 01:33
باید بنویسم اما نمیدانم از کجا و از چه بنویسم؟بغض گفتن گلویم را میفشارد اما نمیدانم از آغاز بگویم یا از پایان؟از نگرانیها و ناراحتیهایم بنویسم یا از گله و شکایتها؟نمیدانم از آشنایی بنویسم یا از قهر؟از دلم بنویسم یا از عقلم؟از نامم بنویسم یا از نشانیم؟از قلم قاصرم بنویسم یا از زبان گویایم؟از صید بنویسم یا از صیاد؟از...
-
درد دلهای من
12 مهر 1392 11:58
الان که دارم اینها را می نویسم خیلی غم در دلم دارم و اینها را مینویسم که کمی بار دلم سبک بشه. اتفاقی افتاده و من از دو طرف تحت فشار هستم و هر دو طرف منو مقصر میدوننند.اینقدر ناراحت بودم که آرزوی مرگ کردم. یک اتفاقی هم برام افتاده که ذهنم رو خیلی مشغول کرده. احتمالا TIAکردم! که این هم متاسفانه موربیدیتی داره نه...
-
تولد
24 اردیبهشت 1392 23:47
امروز تولدم بود تولدم مبارک
-
بانوی اردیبهشت....
20 اردیبهشت 1392 00:05
امسال اردیبهشت بر خلاف سالهای قبل بود.هرسال وقتی اردیبهشت میرسید دلم نمی خواست زود تموم بشه و هوای بهاری شیراز و اردیبهشت شیراز هم که حال و هوای خودشو داشت. امسال دومین سالی بود که به خاطر مشغله درسی و کاری دلم می خواست اردیبهشت هر چه زودتر تمام بشه و حسرت دیدن اردیبهشت شیراز هم به دلم موند.راستی تولدم هم در راهه...
-
مشهد
16 مهر 1391 23:34
دارم میرم مشهد.حلالم کنید. دعام کنید؛دعاتون میکنم.
-
این روزها
15 اردیبهشت 1391 21:38
این روزها استرس زیادی دارم.فکرم خیلی مشغوله.مسایل درسی و مسایل زندگی دست به دست هم داده اند.خدایا مثل همیشه خودت کمکم کن. بعضی وقتها از درس خوندن خسته میشم...فکرشو بکن:سه سال و نیم دیگه مونده. امروز یاد خاطرات گذشته افتاده بودم و بعضی از اونها رو مرور کردم.
-
زیارت قم
23 بهمن 1390 17:39
جای همگی خالی؛در تعطیلات اخیر قم بودم و به حرم حضرت معصومه هم مشرف شدم. زیارت خوبی بود و حال و هوای خوبی هم داشت.حالی عوض شد و دیدار آشنایان هم میسر شد.فقط یک بدی داشت و اون هم فکر امتحان بود که اگر نبود چیزی کم نبود....
-
بیماری فکر
18 بهمن 1390 17:29
سلام از این به بعد سعی میکنم چیزی حتی در حد یک خط هم شده بنویسم.اینجوری اینجا هم متروکه نمیشه. چند روزی هست که مود من پایین هست.خودم هم دقیقا علتش رو نمی دونم. مساله امتحانی که در پیش رو هست و شرایط خاص من همه دست به دست هم دادند. در روانپزشکی گاهی بعضی از بیماران خیلی فکر آدم رو به خودشون مشغول میکنند. آدم وقتی این...
-
بازگشت تسنیم
30 مهر 1390 19:53
امروز که بعد از مدتی به وبلاگم سر زدم دیدم به یک متروکه تبدیل شده که هیچ کس بهش سر نمیزنه.دلم گرفت..... توی این دو ماه اتفاقات زیادی برای من افتاد من رزیدنت شدم و ازدواج کردم و واقعا گرفتار شدم. یاد اون روزهایی که این وبلاگ محل رفت و آمدی بود بخیر.دلم برای اون روزها تنگ شده.کاش زودتر وضعیت پایداری پیدا کنم.بیمارستان و...
-
هر قاصدکی یک پیامبر است
31 تیر 1390 12:45
ساکت و ساده و سبک بود؛قاصدکی که داشت می رفت.فرشته ای به او رسید و چیزی گفت. قاصدک بی تاب شد و هزار بار چرخید و چرخید و چرخید.قاصدک رو به فرشته گفت:اما شانه های من ظریف است.زیر بار این خبر می شکند.من نازکتر از آنم که پیامی این چنین بزرگ را با خود ببرم. فرشته گفت:درست است آنچه تو باید بر دوش بکشی ناممکن است و سنگین؛حتی...
-
اعلام نتایج
30 خرداد 1390 15:59
وبالاخره بعد از یک انتظار طولانی نتایج اعلام شد: من در رشته روانپزشکی پذیرفته شدم.خدایا شکرت.تو خیلی خوبی.خیلی کمکم کردی.خدایا هر چه دارم از تو دارم.از این به بعد هم خودت کمکم کن.مثل همیشه. یکی از دو ستانم مغز و اعصاب و یکی دیگه قلب قبول شده.خدایا خودت کمکمون کن که شفای تو رو به بندگانت برسونیم.خدایا ....
-
محرم راز
17 خرداد 1390 13:14
رازی که به غیر نگفته و نگوییم بادوست بگوییم که او محرم رازست ساقی ار آن خم پنهان که ز بیگانه نهان است باده در ساغر ما ریز که ما محرم رازیم لب باز نکردم به خروشی و فغانی من محرم راز دل طوفانی خویشم پی نوشت:این سه بیت شعر از سه شاعر متفاوت است.شما هم اگر میتوانید چیزی به این مجموعه اضافه کنید .
-
به بهانه سیب
8 خرداد 1390 18:41
شعر اول سروده حمید مصدق است که اکثرا یا جایی خوانده اید یا شنیده اید: تو به من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم باغبان از پی من تند دوید سیب را دست تو دید غضب آلود به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز، سالهاست که در گوش من آرام آرام خش خش گام تو تکرار...
-
میلاد یاس
1 خرداد 1390 18:40
زیباترین گل وجود فاطمه بر شاخسار نبوت شکفته است... میلاد فاطمه اذان عشق در گوش هستی است.... سرود عفاف بر لب وجود است.جوشش کوثر بر کرانه قیامت ارزشهاست. خورشیدی است که از افق پاکی سر بر آورده است ...ماهی است که شب تیره تاریخ را روشنی می بخشد....ستاره ای است که دوازده آفتاب بر محور او در طوافند.... یک کهکشان جمال و جلال...
-
تولدی دیگر
24 اردیبهشت 1390 00:01
امروز برای من یک روز خیلی خاص است.البته نه فقط به خاطر اینکه روز تولدم است بلکه به این دلیل که در این روز من یک مقام ویژه دارم که انتخاب این روز برای این ماموریت ویژه هم نظر خودم بوده است. همیشه در روز تولدم نمی دانم باید خوشحال باشم یا ناراحت.وقتی این روز میرسد با خودم فکر می کنم که در این یک سالی که به عمر من اضافه...
-
دوستی
14 اردیبهشت 1390 15:03
دوستی اصطلاحی است که برای توصیف رابطه همیارانه بین دو یا چند موجود اجتماعی بهکار میرود. رابطه دوستانه معمولاً شامل درک دوجانبه، احترام و محبت نیز هست. دوستی یعنی همنشینی، معاشرت و گفتگوی انسان با افرادی که به آنها علاقه و محبت دارد، زیرا با غیر دوست معمولاً کسی رغبت معاشرت ندارد. نخستین نکته ای که در اینجا باید بر...
-
سه قلوها
9 اردیبهشت 1390 15:14
دیروز بیمارستان خبر خاصی نبود.بخش طبق معمول پر از نوزادان جور واجور بود.چند روز پش یک سه قلو به دنیا آمده بود که دوتاشون در روزهای اخیر اکسپایر شده بودند(مرده بودند)و یکی از آنها باقیمانده بود که هنوز مقاومت میکرد.۲تا دختر و ۱ پسر بودند که یکی از دخترها باقی مانده بود.پسرها معمولا خیلی ضعیف تر از دخترها هستند و در...
-
رویای اردیبهشتی
2 اردیبهشت 1390 12:10
و اردیبهشت دیگری از راه رسید.اردیبهشتی زیبا که در آن نغمه هزاران در باغ و بستان شنیده می شود و عطر بهار نارنج فضا را پر کرده و گلهای زیبا لبخندشان را نثار همگان می کنند. خدا را شکرگزارم که زنده ماندم و اردیبهشت دیگری را تجربه می کنم لبریز از افکار شیرین و نو. و من غرق در رویای اردیبهشتی کینه ها را فرو گذاشته؛گذشته ها...
-
ماتم یاس
30 فروردین 1390 10:47
هیچ کس آیا توانسته است غم فاطمه (س)را در سوگ پدر به تصویر بکشد جز ناله های بیت الاحزان فاطمه؟ در اندوه جگر سوز علی در مواجهه با فاطمه میان در و دیوار و گاه شستن صورت نیلی و بازوی کبود فاطمه هیچ هنرمند عارفی توانسته است مرثیه بسراید آنچنانکه از عمق رنج آدمی در چروک های پیشانی علی خبر دهد و وسعت غمهای خلقت را در پهنای...
-
یک تجربه
26 فروردین 1390 11:52
نمی دانم چه بنویسم و یا چطوری بنویسم و یا از کجا بنویسم.به خاطربرخی ملاحظات از کشیکم می نویسم و البته از حرفهای دلم. من دیروز کشیک بودم.در بخش یک نوزاد داریم که با آپگار خیلی پایین به دنیا آمده است و مرتب تشنج می کند.دیروز که رفتم از دستگاه جدا شده بود و خودش تنفس داشت.چقدر سخت است که مادری ۹ ماه بارداری راتحمل کند و...
-
فال حافظ
18 فروردین 1390 22:46
در یک روز زیبای بهاری خدمت جناب حافظ رسیدم و از ایشان نظری خواستم که اینگونه جواب فرمودند: چو سرو اگر بخرامی دمی به گلزاری خورد ز غیرت روی تو هر گلی خاری ز کفر زلف تو هر حلقه ای و آشوبی ز سحر چشم تو هر گوشه ای و بیماری مرو چو بخت من ای چشم مست یار به خواب که در پی است ز هر سویت آه بیداری نثار خاک رهت نقد جان من هر چند...
-
یادداشت اول
13 فروردین 1390 10:56
بالاخره این عید هم آمد و گذشت.مدتها هست که دیگه از آمدن سال جدید خوشحال نمی شم.این عید هم با همه تلخی و شیرینی هاش گذشت و خاطره بغض فرو خورده ام همچنان با من است.بغضی که نمی دانم کی میشکند و جاری می شود. فعلا باید منتظر بود...منتظر تا گذشت زمان همه چیز را نشان دهد. حال غریبی دارم.کاش خدا حالم را به بهترین حال تغییر...
-
یادداشت آخر
26 اسفند 1389 11:47
خدایا تو این سالی که گذشت میدونم که من بنده بدی بودم وخیلی نافرمانی کردم ولی خدایا همه امیدم به تو هست که میدونم بنده هاتو میبخشی.خدایا من هر چی دارم از توهست.میدونم که بدون تو هیچی نیستم.اگه امتحانم رو خوب دادم همه اش کار توهست.خدایا کمکم کن قدر تو رو بدونم و بنده خوبی برات باشم..کمکم کن اشتباهات گذشته رو جبران کنم و...
-
انتخاب رشته
24 اسفند 1389 22:27
رشته های زیر برای انتخاب در اولویتند: مغز واعصاب پزشکی هسته ای پزشکی فیزیکی و توانبخشی روانپزشکی پاتولوژی پرتو درمانی اطفال داخلی حالا ترتیب این رشته ها و براساس شهر هم مهم است.کاش میدونستم با چه ترتیبی این رشته ها رو انتخاب کنم بهتره.انتخاب رشته فقط تا فردا وقت داره.
-
نتیجه امتحان
22 اسفند 1389 19:25
بالاخره نتیجه امتحان و رتبه ها اعلام شد.نمی دونم رتبه ام به چه رشته ای می خوره؛خدایا بازم مثل همیشه محتاج کمک تو ام که نتیجه این امتحان رو هر چی صلاحم هست قرار بدی.خدایا خودت کمکم کنم تا بتونم رشته ای قبول بشم که بیشتر به بندگانت خدمت کنم.
-
درک لحظه حاضر و زندگی در آن
21 اسفند 1389 10:06
انسان به ناچار در جبر زمان است و زمان اراده خودش را به ما تحمیل می کند.در بین زمانهای گذشته حال و آینده فقط زمان حال است که واقعیت محض دارد و در اراده ماست و صاحب آن هستیم و زندگی واقعی همیشه در لحظه اکنون جاری است.دیروز خاطره امروز است و فردا رویایی بیش نیست.کسی که از قید زمان رها شود و درگیر گذشته و آینده مبهم نشود...
-
و اما بعد
4 اسفند 1389 09:43
و بالاخره بعد از یک غیبت طولانی من دوباره امدم.امدم که بگویم من هنوز زنده ام واینجا هنوز مال من است.و اما بعد چند نکته: دوباره بعد از یک مدت طولانی رفتم بیمارستان پیش نی نی کوچولوها البته نمیتونم بگم دلم براشون خیلی تنگ شده بود ولی خوب یه ذره تنگ شده بود.باز هم بیمارستان و باز هم نوزادان پره مچور و ...و باز هم...
-
برنامه مرور درسها
15 دی 1389 13:07
طبق برنامه ریزی خودم برنامه مرور به این شکل است: اطفال۱ و۲و۳ ـگوارش-ارتوپدی ـ قلب ـ پوست ـ ریه ـ ارولوژی ـ کلیه ـ روماتولوژی - خون ـ غدد ـ چشم ـ جراحی ۱و ۲ و۳ ـ گوش و حلق و بینی ـ زنان ۱و۲ ـ روانپزشکی ـ عفونی ـ نورولوژی ـ رادیولوژی ـ امار و پاتولوژی برای هر درس ۱ روز و حداکثر ۱.۵ روز وقت دارم. خدایا تو فقط از حالم و...